سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۵ - ۱۶:۵۵
۰ نفر

هدی ایزدی: انگار همین دیروز بود. پارسال رفتیم سراغ یک عده آدم اسمی و ازشان پرسیدیم که امسال کتاب چی خوانده‌اید.

امسال هم یعنی همان پارسال. بهانه‌مان هم این بود که شماره نوروزی است و خواننده‌هایمان مثل خودمان می‌خواهند بدانند، سال که می‌آید و می‌رود، این آدم‌های مشهوری که همیشه هستند و نیستند، چه کار کرده اند، چه کار می‌کنند.

می‌خواستیم ببینیم کجا هستند و حال و روزشان چطور است و چه حرف تازه‌ای دارند برایمان بزنند.

امسال هم همین کار را کردیم. یعنی مشابه همان کار را. خواستیم ببینیم چهره‌ها کجا هستند و چه می‌کنند. خواستیم ببینیم امسال چقدر به‌شان خوش گذشته یا چقدر ناخوش‌اند. این دفعه درباره کتاب‌خواندن نپرسیدیم، یعنی زیاد نپرسیدیم. گفتیم حرف‌های اجتماعی‌تر بزنیم. ببینیم اساتید چقدر خبرها را دنبال می‌کنند و چقدر توی باغ هستند. مجلس هنوز قیمت بنزین را تصویب نکرده بود و خواستیم ببینیم چقدر می‌دانند.

نه این‌که فکر کنیم خودمان توی باغ‌ایم، نه!

بالاخره آن‌ها چهره‌های شناخته‌شده جامعه هستند و مردم به دستشان و دهنشان نگاه می‌کنند که ببینند چی می‌گویند و چه می‌کنند تا الگو قرار دهند؛ خواستیم ببینیم حرفشان چیست. چقدر نگران‌اند از آینده یا چقدر مطمئن‌اند.

بهار را آفتابی می‌بینند یا می‌خواهند از سایه‌ها و ابرهای باران‌زا خبر بدهند.
نتیجه‌اش هم همین است که می‌بینید. بخوانید. ما چرا داریم روده‌درازی می‌کنیم؟ شما ببینید چهره‌های آشنا چی می‌گویند، دارد نوروز می‌شود خب. درست عین پارسال، عین پیارسال. چقدر زود گذشت.

عماد افروغ : شکارچی باشیم
با این‌که عماد افروغ یکی از سرشناس‌ترین و جنجال ‌برانگیزترین چهره‌های مجلس هفتم است، ولی خیلی خوب با خبرنگاران ارتباط برقرار می‌کند، فکر شده صحبت می‌کند و نگاه انتقادی‌اش را در هیچ موردی از دست نمی‌دهد. دکتر عماد افروغ، سرراست‌ترین، رُندترین و مبسوط‌ترین پاسخ‌ها را در بین همه چهره‌ها به سؤالات داد. دست شما درد نکند آقای افروغ.

  •  بهترین خبری که دوست دارید سال آینده بشنوید، چی است؟

(می‌خندد) سؤال آسانی نیست. دوست دارم هر خبری را که حاکی از عزت و سربلندی کشورمان باشد. دوست دارم اتفاقاتی در جهت فروکش کردن چالش‌های کاذب رخ دهد و پیشرفت و تعالی داشته باشیم.

  •  به نظر شما بزرگ‌ترین مشکلی که ممکن است برای ایران پیش بیاید، چی است؟

سؤال خوبی پرسیدید. مسائل پیرامون امور هسته‌ای ما واقعی نیستند. ولی آمریکایی‌ها سعی دارند این امر را بغرنج کنند. ما هم متأسفانه به این پیچیدگی‌ها دامن می‌زنیم. اگر جنگی دربگیرد، بر سر هیچ و پوچ است. ما بر حق مسلم خودمان پافشاری می‌کنیم ولی تدبیر و درایت‌مان را نباید از دست بدهیم. عقب‌نشینی از حق مسلم‌مان، مغایر با تمامیت ارضی و آزادی و روحیه انقلابی ماست.

  •  به دولت چند می‌دهید؟

با ارفاق، پانزده!

  •  گران‌ترین گوجه‌فرنگی که سال85 خریدید، چند بود؟

(از خانمش کمک می‌گیرد) کیلویی 1380تومان. میهمان داشتیم. البته نیاز داشتیم هم می‌خریدیم. ما استاد دانشگاه هستیم. عوام‌فریبی هم نمی‌کنیم. از میادین میوه و تره‌بار شهرداری خرید کردیم که البته توصیه می‌کنم هیچ‌وقت از آن‌ها خرید نکنید. میوه طیب ندارند. (می‌خندد) مردم هم البته باید پول طیب داشته باشند تا بتوانند میوه طیب بخرند.

  •  جمله به‌یادماندنی سال؟

جمله‌ای که اول کتابم آوردم: «و خدا شکارچی لحظه‌هاست. باشد که در زندگی، ما نیز لحظاتی برای شکار داشته باشیم.»

سردار طلایی:زیر تیغ را دوست داشتم
خیلی زودتر از آنی که فکرش را بکنم، توانستم با سردار طلایی گفت‌وگو کنم و وقتی گفت ساعت 12 زنگ بزن دفتر برای گفت‌وگو، واقعا راست گفته بود. سال 85، سردار رادان، جایگزین سردار طلایی در سمت رئیس نیروی انتظامی تهران بزرگ شد و آقای طلایی ما به عنوان رأی اول تهرانی‌ها، مسیر هر روزة رفت‌وآمدش به خیابان بهشت تهران منتهی شد: «شورای اسلامی شهر تهران».

  •  سردار بهترین خبری که دوست دارید سال 86 بشنوید، چیست؟

(می‌خندد) شما که گفتید سؤالاتتان آسان است؟ ولی خب در همه حوزه‌ها ان‌شاءالله خبرهای خوب. توفیق دانشمندان ما در توسعه انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای،‌ عملی‌شدن فرهنگ نبوی به دنبال سال 85 با نام سال پیامبر اعظم، حضور شکوهمند مردم در صحنه، برنامه‌ریزی و نظارت شهروندان، و تحقق اهداف و برنامه‌هایی که در انتخابات قول دادیم و رفاه و معیشت مناسب‌تر. این خبرها کافی است؟

  •   حالا از کابوس سال 85 بگویید.

من کابوسی نمی‌بینم.

  •  یعنی مشکلی پیش نمی‌آید؟

ما با داشتن مردمی فداکار و ایثارگر مطمئن‌ایم که مشکلی برای کشورمان پیش نمی‌آید. امام فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمی‌کند و ما هم به تأسی از ایشان در عمل این امر را نشان می‌دهیم.

  •  کتاب خوب و فیلم خوبی که در سال 85 دیدید؟

«نامه‌های بلوغ» از استاد علی صفایی حائری خیلی جذاب بود. نامه‌های ایشان به فرزندانشان. نوعی وصیت‌نامه که به زبانی شیوا نوشته شده. در مورد فیلم هم باید بگویم که اصولا فرصت سینما رفتن ندارم. اما سریال «زیرتیغ» سیما آموزنده و دیدنی بود.

  •  مهم‌ترین اتفاقی که در این سال برای ایران افتاد؟

والا... راهنمایی کنید. بقیه چی گفتند؟

  •  خب بحران هسته‌ای در صدر جدول است.

نه. اصلا اسم بحران را روی آن نگذارید. مسائل سیاسی و اقتصادی باید اسفنجی باشد. هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد. ما تحملمان بالاست خانم!

گلشیفته فراهانی: اوووووه... سال دیگه؟
ملاقلی‌پور خدابیامرز می‌گفت این دختر دیوانه است. همین است که می‌زند شیشه حمام را در صحنه‌ای از «میم مثل مادر» خرد می‌کند. پیغامم را شنیده بود و وقتی زنگ زد گفت: به جای پنج دقیقه می‌توانم دو ساعت وقتش را بگیرم، چون پشت بد ترافیکی گیر افتاده.

  •  بهترین خبری که دوست دارید سال86 بشنوید چیست؟ 

خبر خوب؟ تغییر این وضعیت اسفناک هنر. این‌که همه‌مان از فقر مادی و معنوی نجات پیدا کنیم.

  •  فکر می‌کنید بزرگ‌ترین مشکلی که ممکن است برایمان پیش بیاید چیست؟

جنگ، درگیری به خاطر مسائل هسته‌ای. ولی می‌دانید چیست؟ بزرگ‌ترین مشکل، هر ثانیه به لحاظ روحی برای ما پیش می‌آید، اگر خودمان نباشیم.

  •  به نظرت ممکن است تهدیدها درمورد ایران جدی بشود؟

آمریکا دیگر از این غلط‌ها نمی‌کند. این را هم می‌دانم که ایران با افغانستان و عراق خیلی فرق دارد. این‌جا هرکی هرکی نیست.

  •  می‌دانید از درآمد چقدر کمتر، زیر خط فقر محسوب می‌شود؟

یادم است می‌گفتند 160 هزار تومان. می‌دانی؟ 160 هزار تومان یعنی قهقهه، خنده. 400 هزار تومان هم برای اداره یک خانواده چهارنفره تقریبا شوخی است.

  •  می‌دانم فیلم زیاد می‌بینید. کتاب را نمی‌دانم. بهترین فیلم و کتاب سال پیش؟

نمی‌گویم.

  •  چرا؟! 

چون زرد است. یعنی زرد تندها... همچین رو به پرتقالی! (می‌خندد) 

  •  خیلی‌خب، برنامه سال دیگر شما چیست؟

اووووووووووووه، سال دیگر؟ دلتان خوشه‌ها. من از یک دقیقه دیگرم خبر ندارم، می‌گویید سال دیگر؟! الان ولی درگیر و دار یک ضبط‌ام. همین.

بنیامین بهادری:اخراجی‌ها و سه تفنگدار
ساعت11 صبح زنگ زدم و با کمال تعجب دیدم، خواب است. کتمان هم نکرد (نگفت جلسه‌ام یا توی استودیو یا...). گفت الان خوابم تورا خدا، یک ساعت دیگر. یک ساعت بعد اس‌ام‌اس زدم که بیدارید تماس بگیرم و... نتیجه شد: «Yes».

  •  بهترین خبری که دوست دارید سال86 بشنوید، چیست؟

اصولا دوست دارم خبر صلح بشنوم و آرامش. برای همه، خودم، همه مردم ایران و همه مردم جهان.

  •  فکر می‌کنید بزرگ‌ترین مشکلی که سال86 ممکن است برای ایران پیش بیاید چیست؟

من اصلا به موضوعات سیاسی علاقه‌ای ندارم و اصلا این مسائل را پیگیری نمی‌کنم.

  •  حدس می‌زنید قیمت بنزین چند بشود؟

به خدا نمی‌دانم. آخر من رانندگی بلد نیستم. یعنی اصلا با این بار ترافیک و اوضاع خیابان‌ها رانندگی دوست ندارم. ماشین هم ندارم. برای همین قیمت بنزین را نمی‌توانم حدس بزنم.

  •  نظرتان راجع به تولید کیک زرد چیست؟

چی هست؟ 

  •  مربوط به تکنولوژی هسته‌ای‌مان می‌شود.

من درباره مسائل هسته‌ای اطلاعات جامعی ندارم. برای همین اظهار نظر در این مورد هم بی‌معنی است.

  •  گران‌ترین گوجه فرنگی که سال85 خریدید، چند بود؟

من خرید کلی می‌کنم. برای همین قیمت تکی نمی‌دانم.

  •  می‌دانید نفت ایران کی تمام می‌شود؟

نه متأسفانه. خانم، به خدا من بنیامین بهادری‌ام!

  •  خب، مهم‌ترین اتفاق در سال85 از نظر شما؟

حضور خودم در جشنواره «میدل ایست» در دنیای موسیقی. اتفاق بزرگی ندیدم مگر از دست دادن تعدادی از عزیزان بزرگ. ولی جنب و جوش عمومی بچه‌های موسیقی خیلی خوب بود. همین که کار می‌کنند اتفاق خوبی است. 

  •  فیلم خوب چی دیدید؟

اخراجی‌ها، تعارف نداشت با کسی. ساختار منظم و کمدی به‌روزی داشت.

  •  اگر کتاب هم می‌خوانید، کتاب خوب سال85؟

مدت‌ها بود مجموعه ده جلدی «سه تفنگدار» را گرفته بودم. ولی سال85 رسیدم که همه ده جلد را بخوانم. به نظر من هر کتابی دستتان می‌رسد بخوانید.

لاله صدیق: از اعدام صدام دلم خنک شد
این‌قدر بعد از حرف‌زدن با لاله صدیق هیجان‌زده شده بودم که به‌اش sms زدم: «از این همه انرژی‌ای که دادی ممنون‌ام.» او هم زد: «من هم بی‌نهایت انرژی گرفتم. دعام کن، امروز تایم‌گیری مسابقه فرداست.» قهرمان بین‌المللی رالی ما، خیلی خوش‌خنده بود. 

  •   قضیه پیشنهاد رنو برای شرکت در رقابت‌های آمریکا چی بود؟

مربوط به زمانی می‌شود که رفتم آمریکا. رنو از من خواست تا به عنوان رانندة این تیم،‌ در مسابقات آمریکا شرکت کنم. قرار بود به من ویزایی یک‌ساله بدهند. اما نرفتم. چون پدرم اجازه نداد. می‌گفت اگر سر تمرین یا رانندگی بلایی سرت بیاید، تا من بیایم ویزا بگیرم و خودم را برسانم، به چهلم‌ات هم نمی‌رسم! البته سال آینده با رنو در ایران همکاری خواهم داشت.

  •   کابوس سال آینده‌ات؟

این‌که دیگر خانم‌ها و آقایان نتوانند با هم مسابقه بدهند. تا حالا می‌توانستند اما در رالی احتمالا از سال دیگر جدا می‌شوند.

  •   با بنزین که قرار است گران بشود چه می‌کنی لاله؟

چاره‌ای نیست. چه لیتری 100 تومان، چه 200 تومان و چه 300 تومان، باید بزنیم.

  •   می‌دونی BMW x3 چند است؟

بستگی دارد کدام آپشن را انتخاب کنی. فول آپشن با صندلی برقی و خلاصه همه‌چیز، بین 80 تا 85 میلیون تومان.

  •    فیلم و کتاب خوب؟

ننه گیلانه با بازی خوب معتمدآریا، که خیلی دوستش دارم و از طرف من به خاطر نقش ماندگار زن سینمای ایران به‌اش تبریک بگویید و یک کتاب راجع به اتومبیل رانی به زبان انگلیسی.

  •   مهم‌ترین اتفاق 86؟

هااای...دلم خنک شد صدام را اعدام کردند.

محمدعلی نجفی:اگر آمریکا حماقت کند...
متانت محمدعلی نجفی همیشه آدم را به تعجب وا داشته؛ چه وقتی وزیر بود، چه وقتی رئیس شورای فرهنگ و صنعت وزارت صنایع و نوسازی بود و چه حالا که وارد شورای اسلامی شهر تهران شده.

  •  بهترین خبری که محمدعلی نجفی دوست دارد در سال 86 بشنود چی است؟

دوست دارم بشنوم با جامعه جهانی و شورای امنیت مشکلمان حل شده.

  •  و خبر بد؟ کابوس سال آینده‌تان چی است؟

خدای نکرده آمریکا حماقت کند و حمله کند...

  •  این بزرگ‌ترین مشکلی است که ممکن است برای ایران پیش بیاید؟ فکر می‌کنید سال دیگر ممکن است تهدید‌های آمریکا جدی شود؟

خیلی چیزها به سیاست‌ها و روش برخورد ما با مسائل بر می‌گردد. اگر مدبرانه عمل کنیم، جرأت نمی‌کنند به ما حمله کنند. ما با تدبیر خودمان می‌توانیم آمریکا را خلع سلاح کنیم. اگر شرایط را درست تحلیل کنیم، نه تنها آمریکا که دنیا با ما همراه خواهد شد.

  •  حدس می‌زنید قیمت بنزین سال آینده چقدر بشود؟

بستگی به تصمیم مجلس دارد. در مجموع به نظر می‌رسد با توجه به کارشناسی‌های انجام شده، آمادگی افزایش تا 100 یا 120 تومان را داشته باشد.

  •  شما خبر دارید نفت ما کی تمام می‌شود؟

صحبت از 35 تا 40 سال آینده است. البته از بین رفتن به این معنا است که تا حدی کفاف داخل را می‌دهد.

  •  شما می‌دانید از درآمدِ چقدر کمتر، زیر خط فقر محسوب می‌شود؟

درآمد ماهانه برای خانواده چهار نفره در زندگی شهری زیر سیصد هزار تومان.

  •  گران‌ترین گوجه فرنگی که سال پیش خریدید چند بود؟

پنج دقیقه‌ای که وقت خواسته بودید، رو به اتمام است!

  •  حالا شما دو دقیقه ارفاق کنید.

والا بیشتر خانمم خرید می‌کند، اما آخرین باری که خودم خریدم 450 تومان بود.

  •  جمله سال85؟

جملات رئیس‌جمهور همه شنیدنی است، ولی بعضی از جملات آقای احمدی‌نژاد به نظرم جمله‌های سال‌اند.

معصومه ابتکار: بهترین خبر، صلح است
نوع صحبت‌کردن خانم ابتکار شبیه دختری 21-20 ساله بود و همین سر ذوقت می‌آورد. رئیس سابق سازمان محیط‌زیست کشور، این روزها فیلم‌های خوبی می‌بیند، کتاب‌های خوبی می‌خواند و هنوز هم دغدغه توسعه پایدار و محیط‌زیست سالم و تولید پاک دارد: «خانم! واگذاری‌ها و تخریب ادامه داره. این فاجعه است. این‌ها همه ضربه است...»

می‌فهمیم خانم ابتکار.

  •   بهترین خبری که می‌خواهید در سال 86 بشنوید؟

(می‌خندد) چه سؤال بامزه‌ای. خب...حل‌شدن موضوع روابط ایران با جامعه بین‌الملل در مسائل هسته‌ای با حفظ حقوق مردم. این‌که از حقوق‌مان دست نکشیم. ادبیات تهدیدآمیز برای ما به کار برده نشود و با جامعه جهانی در جهت حل مناقشات همکاری کنیم. بهترین خبر، خبر صلح و دوستی است. البته تغییر رویکرد فعلی در سازمان محیط‌زیست هم خبر خوبی است. 

  •   در مورد بزرگ‌ترین مشکلی که ممکن است برای کشور پیش بیاید چه حدسی دارید؟

مشکل این است که نتوانیم در مناسبت‌های بین‌المللی با اهرم‌های قوی مثل مذاکره و دیپلماسی  پیش برویم. در بعد داخلی هم به‌هرحال ادامه خیلی از روندهای اقتصادی مشکل‌ساز است. 

  •    گران‌ترین گوجه‌فرنگی که خریدید؟

متأسفانه 1300 تومان. مهمان داشتم می‌خواستم سالاد درست کنم!

  •   کتاب و فیلم خوبی که در سال 85 خواندید و دیدید؟

کتاب «تصاویر درهم شکسته» از فرد رید، نویسنده کانادایی به زبان انگلیسی، درمورد افکار ضد بت‌پرستی. خیلی جالب بود. فیلم Crash هم خیلی فیلم عجیبی بود. 

  •   جمله سال؟

حرف‌های رئیس‌جمهور معمولا جالب است. (می‌خندد) به خصوص جمله اخیر ایشان:‌‌ «ترمز قطار هسته‌ای را از کار انداخته‌ایم.» البته من از صحبت‌های یک خانم بی‌حجاب لبنانی با موهای طلایی خیلی زیبا در شبکه بی‌بی‌سی که در اعتراض به حمله اسرائیل بود، خیلی لذت بردم.

مجید مظفری: حالا حالاها تموم نمی‌شه
میس‌کال را دیده بود و زنگ زد: «مظفری هستم. با من تماس گرفتید؟» پشت فرمان بود و داشت به سرعت خودش را به خانه می‌رساند تا کتش را عوض کند و برای ضبط برنامه‌ای نوروزی به صدا و سیما برود.

وقتی کوچک‌تر بودم، همیشه دلم می‌خواست یک شب توی برنامه رادیویی «شب‌به‌خیر کوچولو» مجید مظفری قصه بگوید.

مطمئن بودم که فقط همان شب بیشتر از آهنگ آخر برنامه به قصه‌ گوش می‌دهم: «گنجشک لالا...مهتاب لالا...»

  •  مجید مظفری دوست دارد چه خبر خوبی را در سال آینده بشنود؟

دلم می‌خواهد بخوابم و وقتی بیدار شدم، ببینم سینمای ایران به دهه شصت تا نیمه هفتاد برگشته. یعنی اوج شکوفایی سینمای ما.

  •  و کابوس شما؟

این‌که از خواب بیدار بشوم و ببینم فرقی نکرده. 

  •  حدس می‌زنید بنزین لیتری چند تومان بشود؟

شنیده‌ام 150 تومان، هرچند این کارها دردی را دوا نمی‌کند. عملی‌کردن طرح‌هایی مثل تعویض خودروهای فرسوده یا کارت هوشمند سوخت، معقول‌تر است.

  •  می‌دانید نفت ایران کی تمام می‌شود؟

حالا حالاها تمام نمی‌شود خانم. نگران نباشید. از هر نقطه‌ای از این مملکت نفت می‌تراود. 

  •  گران‌ترین گوجه‌ای که سال پیش خریدید چند بود؟

والا فکر کنم 2800 تومان. البته بعدش فهمیدم. چون کلی خرید کرده بودم.

  •   بهترین فیلم و کتاب 85 شما؟

تقاطع. کتاب زیاد می‌خوانم ولی بار هستی از کوندرا را برای دومین بار خواندم. خوانده‌اید؟

  •   بله. بهترین اتفاق سال 85 در ایران چه بود؟

من شنیده‌ام که داروی بیماری ایدز توسط پزشکان و دانشمندان کشور ساخته شده. می‌دانید، هر پیشرفتی در علم پزشکی، من را خوشحال می‌کند. 

علی انصاریان:من مهمترین اتفاق سال بودم!
خیلی جدی بود: «اگر در مورد فوتبال نباشد، در خدمت‌ام.» قول دادم در مورد فوتبال نیست. آرام حرف می‌زد و خیلی غمناک بود. تا حدی که وسط گفت‌وگو گفت آدم از بعدش خبر ندارد و «این تلفن می‌تواند آخرین تلفن من یا شما باشد...»

  •  بهترین چیزی که دوست دارید سال دیگر بشنوید، چی است؟

این‌که تمام چیزهایی که دائم استفاده می‌کنیم، مثل برق و گاز، تمام بشوند. از بین بروند.

  •  می‌دانید نفت ما کی تمام می‌شود؟

حدودا نمی‌دانم. اما بالاخره یک روزی تمام می‌شود.

  •  نظرتان راجع به تولید کیک زرد چی است؟

چی؟ کیک زرد دیگر چی است؟ این چیزی که تو بوشهر است؟

  •  بله تقریبا!

می‌دانید چی است؟ تمام این حساسیت‌ها برای انرژی هسته‌ای مربوط به اسم ایران است. هرجا اسم ایران می‌آید، حساسیت به خرج می‌دهند، چون می‌ترسند.

  •  کابوس سال آیندة علی انصاریان چیست؟

کابوس زیاد می‌بینم. من همیشه خلاف جهت آب شنا کرده‌ام و همیشه می‌خواستم متفاوت باشم. ما با هر دین و عقیده و مذهبی به یکی آن بالا امیدواریم. آن هم خدا است.

همیشه اعتقاد دارم به‌ام کمک می‌کند. وقتی کار بدی می‌کنم، به ده ساعت نمی‌رسد که نتیجه آن را می‌بینم و می‌فهمم کارم بد بوده.

  •  می‌دانید BMW x3 چند است؟

چرا می‌پرسید؟

  •  همینطوری، اطلاعات عمومی.

فکر کنم 84 یا 85 میلیون. من هم مثل خیلی‌ها دوست داشتم ماشین‌باز باشم. شما دوست ندارید؟

  •  مهم‌ترین اتفاق سال85 چی بود؟

خودم بودم که از پرسپولیس رفتم استقلال و البته توانستم در کنار پرویز پرستویی و رضا کیانیان در فیلم «پاداش سکوت» از آقای مازیار میری، در نقش علی انصاریان بازی کنم.

  •  فیلم و کتاب خوب؟

«آخرالزمان» مل گیبسون را خیلی دوست داشتم. مادرم چون فرهنگی بوده، خیلی به کتاب خواندن  تشویقم می‌کند. کیمیاگر پائولو کوئیلو را برای پنجمین‌بار خواندم و «ورونیکا». «پیامبر و دیوانه» جبران خلیل جبران را هم دوست داشتم.

بهنوش بختیاری : طبع بالای ایرانی‌ها
بعد از کلی نقش تیتیش‌مامانی، حضور متفاوتش در باغ مظفر، نقطه عطفی در کارنامه‌اش به حساب می‌آمد. جیغ‌جیغو، بی‌ادب، بی‌کلاس و متبحر در اغفال کردن یک پیرمرد پولدار دم مرگ، از خصوصیات نقشی بود که بهنوش بختیاری خوب از پس‌اش برآمد. کلی با هم گرم گرفتیم و مصاحبه بیشتر تبدیل به گپ شد.

  •  بهترین خبری که دوست دارید در سال 86 بشنوید، چیست؟

خیلی چیزها. تضمین امنیت ملی، احساس امنیت، احساس آرامش که به‌نظرم در سال85 کم داشتیم.

  •  حدس می‌زنید قیمت بنزین چقدر بشود؟ 

من اتومبیل ندارم. اما لابد 100 تومان.

  •  می‌دانید از درآمد چقدر کمتر، زیر خط فقر به حساب می‌آیند؟

450 هزار تومان. فکر کنم بالای بیست میلیون از جمعیت کشور ما زیر خط فقر هستند. تعداد کمی از ما خوب زندگی می‌کنند. بقیه ما آبروداری می‌کنیم. همین. چون ایرانی‌ها ذاتا عزت‌نفس دارند و از طبع بالایی برخوردارند.

  •  گران‌ترین گوجه‌فرنگی که سال پیش خریدید، چقدر بود؟

بگذارید بپرسم. (از پدرش می‌پرسد) 1500 تومان از تجریش. من عاشق گوجه‌فرنگی بودم و همیشه گوجه را همین‌جوری گاز می‌زدم.

  •  مهم‌ترین اتفاق سال 85؟

خدشه‌دار کردن آبروی هنرمندان و مسموم نشان‌دادن فضای هنری. راستش سال85، سال هنرمندان نبود. اما خوشگل‌ترین اتفاق، انتخاب‌شدنم به عنوان بهترین بازیگر طنز زن بود و کار کردن فیلمی مستند با نام «آفتاب شرق» در مورد آثار باستانی ناشناخته ایران.

  •  فیلم خوبی که در سال 85 دیده‌اید و کتاب خوبی که خوانده‌اید؟

«کلیک»، فیلم کمدی خیلی خوبی بود. الان دارم کتابی می‌خوانم به نام «محشر صغری». ولی «نزدیکی» از حنیف قریشی به ترجمه نیکی کریمی را دوست داشتم. «سلاخ‌خانه شماره5» را خیلی پسندیدم و «مرشد و مارگریتا» را.

عبدالجبار کاکایی :چه سؤال‌های تینیجری‌ای!
عبدالجبار کاکایی از آن دست آدم‌هایی است که به حرف‌هایشان خیلی فکر می‌کنند. بعد از هر سؤال به خاطر مکث طولانی کاکایی فکر می‌کردم تلفن قطع شده.  اگر کمی تلویزیون‌باز باشید، حتما در برنامه‌های شاعرانه او را دیده‌اید. آرام، متشخص و شیک و پیک.

  •  بهترین خبری که دوست دارید سال 86 بشنوید چی است؟

(فکر می‌کند) خیلی سؤال عجیبی است. بهترین خبر برای من صلح است.

  •  و کابوس سال دیگرتان؟

جنگ. چه سؤال‌های تینیجری‌ای می‌پرسید!

  •   شما می‌دانید از درآمد چقدر کمتر، زیر خط فقر محسوب می‌شود؟

از 400 هزار تومان به پایین.

  •  برای فرد یا خانواده؟

خانواده چهار نفره.

  •  مهم‌ترین اتفاق سال گذشته؟

ما در عرصه‌های فرهنگی و ادبی، خیلی از بزرگان را از دست دادیم؛ به خصوص در زمینه موسیقی: پرویز یاحقی، همایون‌پور و ناصر عبداللهی. البته سال84 برای من خیلی خاطرات بدتری داشت. من در آن سال، سیدحسن حسینی را از دست دادم؛ کسی که خیلی دوستش داشتم و همراه من بود.

  •  چه کتاب‌های خوبی در سال85 خواندید؟

کتاب زیاد می‌خوانم. «سیاحت‌نامه» ابراهیم‌بیگ، «ملکوت سکوت» حسینی و «مکتب تفکیک» حکیمی.

  •  داستان هم می‌خوانید؟

آخرین کاری که خواندم «روی ماه خداوند را ببوس»‌ از آقای مستور بود که البته زیاد نپسندیدم.

  •  مهم‌ترین اتفاق سال85 برای عبدالجبار کاکایی؟

والا اتفاق مهم برای عبدالجبار کاکایی در سال86 می‌افتد. چون مجموعه‌ای از ترانه‌های من با صدای خواننده‌ای با نام «فریدون آسرایی» به همراه کتاب شعر، منتشر خواهد شد.

رضا امیرخانیک می‌شه جواب نداد؟

تقریبا 50 درصد کسانی که وبلاگ عاشقانه شخصی می‌زنند، اسم وبلاگ یا نویسنده‌اش را یک جورایی به «منِ او» ربط می‌دهند.

انگار این عبارت، یکی از عاشقانه‌ترین و فداکارانه‌ترین عبارت‌های دنیاست.

آقای «منِ او»، اما با تندتند حرف زدن و خندیدن و جواب‌های متفاوت، اصلا آن کتاب عاشقانه آرام و صادق را تداعی نمی‌کند.

اگر قرار بود انتخاب کنم که رضا امیرخانی با این انرژی و خوش‌صحبتی که دارد، نویسنده چه داستانی است، می‌گفتم «کباب غاز» آقای جمالزاده، با اجازه.

  •  بهترین خبری که در سال86 می‌توانید بشنوید، چیست؟

(فکر می‌کند) این‌که رمانم تمام شده؛ «بی و تن» با ت دو نقطه. (می‌خندد)

  •  بزرگ‌ترین مشکلی که ممکن است برای ایران پیش بیاید چیست؟

هر چیزی که همدلی را از مردم بگیرد. هر چیزی؛ از اتفاقات کوچک روزمره تا اشتباهات دولتمردان.

  •  می‌دانید نفت ایران کی تمام می‌شود؟

ما چیزهای تمام‌شدنی دیگری داریم که بیشتر نگران‌کننده است. از نفت مهم‌تر، استعدادهایی هستند که تلف می‌شوند.

  •  می‌دانید از درآمد چقدر کمتر، زیر خط فقر به حساب می‌آیند؟

وقتی یک آدم نتواند کتاب بخواند و نتواند فیلم ببیند چه پول داشته باشد چه نداشته باشد، فقیر است.

  •  نظرتان راجع به تولید کیک زرد چیست؟

می‌شود جواب نداد؟

  •  چرا که نه. گران‌ترین گوجه فرنگی که سال پیش خریدید، کیلویی چند بود؟

(می‌خندد) 1200 تومان.

  •  مهم‌ترین اتفاق سال85؟

جشنواره «سلام بر نصرالله»، جشنواره خیلی خوبی بود. در این جشنواره خیلی از فرهنگی‌ها حمایت خودشان را از حزب‌الله نشان دادند، اما نه در قالب‌های تکراری.

  •  می‌دانیم که فیلم زیاد می‌بینید. فیلم خوبی که در سال 85 دیدید؟

من «شهر فرشتگان» را برای چندمین بار دیدم. البته در جشنواره هم از «اتوبوس شب» بدم نیامد.

  •  و کتاب؟

متأسفم. چشمگیر، چیزی نبود. البته چند تا کار از پل‌استر خواندم. نه... ولش کن. آهان... «خاطرات عزت‌شاهی» خوب بود و متاسفانه نقش نویسنده این کتاب یعنی محسن کاظمی در حوزه خاطره‌نگاری نادیده انگاشته شد.

نیما شاهرخ‌شاهی: پایتخت کشورها را بلدم
می‌گفت از من بپرس جزایر لانگرهاوس کجاست؟ مدام تأکید داشت که اطلاعات عمومی‌اش خیلی بالاست. نیما شاهرخ‌شاهی دومین تجربه سینمایی خود را در سال 85 با موفقیت به نمایش گذاشت  و در نقش کوهیار «پارک‌وی» خوش درخشید. خدایی پاسخ‌هایش آدم را به فکر وا می‌دارد.

  •  کابوس سال دیگر شما چی است؟

کابوسی ندارم.  

  •  بزرگ‌ترین مشکلی که ممکن است برای ایران پیش بیاید چی است؟

این‌که ممکن است در جام ملت‌ها قهرمان نشود.

  •  بهترین اتفاق برای ایران در سال 85؟

نمی‌دانم. کمک کنید.

  •  با توجه به جواب قبلی‌تان یادآوری می‌کنم که ایران سال 85 در جام‌جهانی حضور پیدا کرد.

 همین خوب است. حضور ایران در جام جهانی.

  •  می‌دانید از درآمد چقدر کمتر، زیر خط فقر به حساب می‌آید؟

100 هزار تومان؟

  •  آقای شاهرخ‌شاهی! با 100 هزار تومان یک خانواده چی‌کار می‌تواند بکند؟

خب 300 هزار تومان.

  •  قیمت BMW x3 چند است؟

چند تا آپشن دارد. قوی‌ترینش بین 80 تا 85 تومان. فول آپشن، تعداد سیلندرهایش بیشتر است و خیلی امکانات دارد. واسه یکی از دوست‌هام دنبال قیمت بودم اتفاقا.

  •  نظرتان راجع به تولید کیک زرد چی است؟

کیک زرد؟ راستش زیاد اهل کیک نیستم، چون زیاد شیرینی دوست ندارم.

  •  در سال 85 چه فیلم خوبی دیدید؟

کافه ستاره و در جشنواره علی سنتوری. داوری‌ها افتضاح بود. پارک‌وی لیاقت سه جایزه داشت. 

  •  فیلم‌های اسکار را دیدید؟

از چهار فیلم اصلی، سه تا را دیدم. 

  •  جمله سال؟

آقای ده‌نمکی خوب گفت: «نه مرغتونو می‌خوام، نه سیمرغتونو...»

  •  نیما شاهرخ‌شاهی مساوی است با؟

خودش. نه....کمی نرمال‌تر از کوهیار در پارک‌وی.

کد خبر 18026

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز